خلاصه کتاب شازده کوچولو ( نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری، لوئیس گریگ )

خلاصه کتاب شازده کوچولو ( نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری، لوئیس گریگ )

خلاصه کتاب شازده کوچولو اثر ماندگار آنتوان دو سنت اگزوپری، یک داستان فلسفی عمیق است که در قالب ماجرایی ساده، به بررسی مفاهیم مهمی چون دوستی، عشق، معنای زندگی و تنهایی می پردازد. این اثر برجسته، مخاطبان را به دیدن با قلب و فراتر رفتن از ظواهر دعوت می کند.

رمان شازده کوچولو، که با نام اصلی Le Petit Prince شناخته می شود، اثری بی نظیر از ادبیات فرانسه است که در سال 1943 منتشر شد. این کتاب نه تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگسالان نیز پیام های عمیق و تأمل برانگیزی دارد. داستان تلفیقی از فانتزی، ماجراجویی و تفکرات فلسفی است که در آن یک خلبان پس از سقوط هواپیمایش در صحرای آفریقا، با پسرکی مرموز از سیاره ای دوردست به نام شازده کوچولو آشنا می شود. این ملاقات سرآغاز سفری درونی و بیرونی است که دیدگاه های هر دو شخصیت را نسبت به جهان و روابط انسانی دگرگون می سازد.

معرفی رمان شازده کوچولو

رمان «شازده کوچولو» اثری جاودانه و پرفروش از آنتوان دو سنت اگزوپری است که در زمره پرخواننده ترین کتاب های تاریخ ادبیات جهان قرار دارد. این داستان فلسفی، با زبانی ساده و بیانی هنرمندانه، به موضوعات پیچیده ای چون ماهیت عشق، عمق دوستی، اهمیت مسئولیت پذیری و تضاد میان دنیای معصوم کودکی و جهان پرهیاهوی بزرگسالان می پردازد. اگزوپری با خلق شخصیت های نمادین و موقعیت های تأمل برانگیز، خواننده را به سفری دعوت می کند که در آن، ارزش های واقعی زندگی بازتعریف می شوند.

این اثر نه تنها به دلیل نثر دلنشین و تصاویر بی بدیل نویسنده، بلکه به خاطر پیام های جهانی و فراتر از زمان و مکان خود، به شهرت رسیده است. «شازده کوچولو» بارها به زبان های مختلف ترجمه شده و در فرهنگ های گوناگون مورد استقبال قرار گرفته است، که نشان از قدرت داستان در برقراری ارتباط با قلب و ذهن انسان ها در هر سنی دارد. این رمان، بیش از یک قصه کودکانه، راهنمایی برای کشف معنای زندگی و جستجوی زیبایی های پنهان در جهان است.

درباره فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری

آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده و خلبان برجسته فرانسوی، در تاریخ 29 ژوئن 1900 در شهر لیون متولد شد. زندگی او با ماجراجویی و پرواز گره خورده بود، تجربه ای که تأثیر عمیقی بر آثار ادبی او، به ویژه «شازده کوچولو»، گذاشت. او نه تنها یک نویسنده، بلکه یکی از پیشگامان هوانوردی بود و در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان خلبان شناسایی در نیروی هوایی فرانسه خدمت می کرد. این پیشینه پروازی، به او دیدگاهی منحصر به فرد از جهان و تنهایی انسان در وسعت بی کران آسمان بخشید.

اگزوپری در طول دوران خدمت خود، سفرهای بسیاری داشت و با فرهنگ ها و مردمان گوناگون آشنا شد، که این تجربیات غنی به محتوای داستان فلسفی او غنا بخشید. متأسفانه، او در سال 1944 و در حین یک مأموریت پروازی بر فراز دریای مدیترانه، برای همیشه ناپدید شد و سرنوشتش تا به امروز در هاله ای از ابهام باقی مانده است. با این حال، شاهکار او، «شازده کوچولو»، تنها یک سال پیش از این مرگ مرموز به رشته تحریر درآمده بود و به سرعت به یکی از پرفروش ترین و تأثیرگذارترین کتاب های جهان تبدیل شد، به طوری که تا پایان قرن بیستم، پس از انجیل، دومین کتاب پرفروش دنیا لقب گرفت و به بیش از 250 زبان ترجمه شد.

خلاصه کتاب شازده کوچولو

خلاصه کتاب شازده کوچولو، روایتی دلنشین و عمیق از ملاقاتی غیرمنتظره است که زندگی یک خلبان را برای همیشه تغییر می دهد. این داستان فلسفی، با زبانی ساده و تصاویری خیال انگیز، خواننده را به تأمل در معنای زندگی، دوستی و عشق وامی دارد. داستان از دیدگاه خلبانی آغاز می شود که در کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشت، اما دنیای بزرگسالان او را از این علاقه دور کرد. سال ها بعد، او خود را در صحرایی دورافتاده و در میان خرابه های هواپیمایش می یابد، جایی که سفر واقعی او آغاز می شود.

این سفر نه تنها یک ماجراجویی در صحرا، بلکه کاوشی درونی است که او را با معصومیت و بصیرت کودکی که فراموش کرده بود، دوباره پیوند می دهد. شازده کوچولو با پرسش های ساده اما ژرف خود، خلبان را به یادآوری آنچه واقعاً در زندگی مهم است، وادار می کند. این خلاصه، نه تنها خط داستانی را دنبال می کند، بلکه به لایه های پنهان و پیام های عمیق تر اثر نیز اشاره دارد، تا خواننده را با روح اصلی داستان آشنا سازد.

سقوط در صحرا و آشنایی راوی با شازده کوچولو

داستان با روایت یک خلبان آغاز می شود که از دوران کودکی خود و علاقه اش به نقاشی صحبت می کند؛ نقاشی هایی که بزرگسالان درک نمی کردند و او را به سمت حرفه های جدی تر سوق دادند. این تجربه، او را به خلبانی سوق می دهد، اما حس تنهایی و عدم درک از سوی دیگران همواره با اوست. در یکی از پروازهایش، موتور هواپیمایش در صحرای بی کران آفریقا دچار مشکل شده و سقوط می کند. او با ذخیره آب و غذای محدود، تنها برای هشت روز فرصت دارد تا هواپیما را تعمیر کند و از مرگ حتمی نجات یابد.

در دل این ناامیدی و تنهایی، در سپیده دمی غیرمنتظره، با پسرکی عجیب و کوچک روبرو می شود که نه اثری از تشنگی و گرسنگی در اوست و نه نشانی از گمشدگی. این پسرک مرموز، که بعدها او را شازده کوچولو می نامد، با درخواست عجیبش برای کشیدن یک بره، خلبان را متحیر می کند. این ملاقات غیرمنتظره، سرآغاز یک ماجراجویی ذهنی و روحی برای خلبان است، جایی که او دوباره با دنیای معصومیت و دیدن با قلب آشنا می شود.

دو هوانورد با آغازهای متفاوت

ملاقات خلبان با شازده کوچولو، نقطه ی عطفی در داستان است که تفاوت های بنیادین میان این دو شخصیت را آشکار می سازد، اما در عین حال، نقطه مشترک آن ها یعنی «آسمان» را برجسته می کند. خلبان که از دنیای زمینی به آسمان پرواز کرده و اکنون در صحرا سقوط کرده است، در مقابل شازده کوچولو قرار می گیرد که از سیاره ای دیگر به زمین سفر کرده است. این تضاد در مبدأ و مقصد، بیانگر دو نوع ماجراجویی و دو مسیر متفاوت در زندگی است.

شازده کوچولو، مسافری از اخترک B-612 است؛ سیاره ای آن قدر کوچک که به سختی قابل مشاهده است و اولین بار توسط یک اخترشناس ترک کشف شد. این سیاره کوچک، نمادی از دنیای شخصی و منحصر به فرد هر فرد است که در آن، همه چیز آشنا و قابل کنترل به نظر می رسد. شازده کوچولو به دلیل تنهایی و نیاز به هم کلامی، اخترک خود را ترک کرده و به زمین آمده است، در حالی که خلبان به دلیل نقص فنی هواپیما در صحرا گیر افتاده. این دو شخصیت، هرچند از دنیاهای متفاوتی آمده اند، اما هر دو به نوعی در جستجوی ارتباط و معنای زندگی هستند.

دیدار با شازده کوچولو

اولین درخواست شازده کوچولو از خلبان، کشیدن یک بره است. خلبان که در ابتدا تلاش های ناموفقی دارد و حتی نقاشی های دوران کودکی خود (مار بوآیی که فیلی را بلعیده) را به او نشان می دهد، در نهایت با کشیدن جعبه ای که بره در آن پنهان است، رضایت شازده کوچولو را جلب می کند. این نقاشی ساده اما نمادین، نشان دهنده توانایی دیدن با قلب است؛ چیزی که بزرگسالان اغلب فراموش می کنند و تنها ظاهر امور را می بینند.

شازده کوچولو به تدریج داستان زندگی خود را برای خلبان بازگو می کند. او از سیاره کوچک و زیبای خود، B-612، می گوید که به قدری کوچک است که می توان غروب و طلوع خورشید را چندین بار در یک روز تماشا کرد. این گفتگوها، خلبان را با جهانی از شگفتی و معصومیت کودکی آشنا می سازد. شازده کوچولو با پرسش های بی امان و کنجکاوی های کودکانه خود، خلبان را به چالش می کشد و او را وادار می کند تا به عمق روابط انسانی و ارزش های پنهان در زندگی بیندیشد.

داستان گل سرخ شازده کوچولو

گل رز، یکی از مهم ترین شخصیت های داستان فلسفی شازده کوچولو است که در سیاره B-612 می روید. این گل سرخ زیبا، مغرور و گاهی پرتوقع، نمادی از عشق و روابط انسانی پیچیده است. شازده کوچولو با وجود رفتارهای خودخواهانه و توقعات بی جای گل، با عشق و مسئولیت پذیری فراوان از او مراقبت می کرد. او گلش را آبیاری می کرد، از سرمای شب و بادهای تند محافظت می نمود و حتی برایش حباب شیشه ای می گذاشت. این مراقبت های بی دریغ، نشان دهنده عمق علاقه شازده کوچولو به گل بود.

با این حال، گل سرخ با دروغ ها و غرور خود، باعث رنجش و تنهایی شازده کوچولو شد. او ادعاهای عجیب و غریبی می کرد، مثلاً از ببرهایی که وجود نداشتند می ترسید و از خودنمایی لذت می برد. این تضاد بین زیبایی ظاهری و پیچیدگی های رفتاری گل، شازده کوچولو را سردرگم کرد. او نتوانست عمق عشق گل را درک کند و همین سوءتفاهم ها، او را وادار به ترک سیاره اش و آغاز سفری برای یافتن معنای زندگی و دوستی واقعی کرد. در نهایت، شازده کوچولو می فهمد که مسئولیت پذیری او در قبال گل، همان چیزی است که او را منحصر به فرد می سازد.

بگو مگوی راوی و شازده کوچولو بر سر خار گل سرخ

در یکی از لحظات حساس داستان، بحثی میان خلبان و شازده کوچولو بر سر خارهای گل رز درمی گیرد که نمایانگر تفاوت دیدگاه کودکی و بزرگسالان است. شازده کوچولو نگران است که بره ای که خلبان برایش کشیده، ممکن است گلش را بخورد و در مورد کاربرد خارهای گل از خلبان سوال می کند. خلبان که درگیر تعمیر هواپیمایش و مشکلات فنی است و نگاهی کاملاً عمل گرایانه به مسائل دارد، از این پرسش های به ظاهر بی اهمیت شازده کوچولو کلافه می شود و جواب های سربالا می دهد.

او نمی تواند عمق نگرانی شازده کوچولو را درک کند، زیرا برای یک بزرگسال، خارهای گل صرفاً ابزاری دفاعی هستند، اما برای شازده کوچولو، این خارها نمادی از شکنندگی و نیاز به محافظت از چیزی است که برایش بسیار ارزشمند است. خلبان در آن لحظه، مانند آقا سرخ رویه (تاجر) که فقط به اعداد و ارقام اهمیت می دهد، غرق در مسائل مادی و فنی خود است و از دیدن با قلب و درک احساسات عمیق شازده کوچولو باز می ماند. این بی توجهی خلبان، شازده کوچولو را به شدت ناراحت می کند و او را به گریه می اندازد، زیرا احساس می کند عشق و نگرانی اش برای گلش درک نمی شود. این لحظه، اهمیت توجه به جزئیات و احساسات پنهان در روابط انسانی را برجسته می کند.

سفر به سیارات مختلف

پس از ترک سیاره خود و گل رز، شازده کوچولو به سفری در کهکشان می پردازد و از شش سیاره دیگر دیدن می کند. هر یک از این سیارات، میزبان شخصیتی است که نمادی از یکی از جنبه های منفی یا پوچ دنیای بزرگسالان است. این ماجراجویی، فرصتی برای شازده کوچولو فراهم می کند تا با دیدگاه های مختلف انسانی آشنا شود و معنای زندگی را از زوایای گوناگون بررسی کند.

  • سیاره ی پادشاه: تنها ساکن آن یک پادشاه است که خود را فرمانروای مطلق همه چیز می داند و تنها به صدور دستورات بی معنی مشغول است. او نمادی از میل به قدرت و کنترل بی دلیل است.
  • سیاره ی خودپسند: مردی که تنها به تحسین شدن توسط دیگران اهمیت می دهد و از هر کسی می خواهد او را ستایش کند. این شخصیت، نمادی از خودشیفتگی و نیاز مفرط به تأیید بیرونی است.
  • سیاره ی مرد مست: مردی که برای فراموش کردن شرم خود از نوشیدن، دائم الخمر است. او نمادی از چرخه معیوب و بی هدف گریز از واقعیت است که به تنهایی و پوچی می انجامد.
  • سیاره ی تاجر: تاجری که بی وقفه در حال شمردن ستاره هاست و ادعا می کند مالک آن هاست. او نمادی از مادی گرایی و اشتغال بی حد و حصر به کسب ثروت بدون معنای زندگی واقعی است.
  • سیاره ی فانوس بان: مردی که وظیفه دارد هر دقیقه فانوس سیاره اش را روشن و خاموش کند. او نمادی از وفاداری کورکورانه به قوانین بی منطق و تکرار بی هدف است. شازده کوچولو او را تحسین می کند اما نمی تواند بماند.
  • سیاره ی جغرافی دان: جغرافی دانی که هرگز از دفترش خارج نمی شود اما درباره ی مکان ها می نویسد. او نمادی از دانش نظری بدون تجربه عملی و دوری از واقعیت است. او به شازده کوچولو توصیه می کند که به زمین برود.

این دیدارها، شازده کوچولو را به این نتیجه می رساند که بزرگسالان اغلب درگیر مشغولیت های بی اهمیت و پوچی هستند و از معنای زندگی واقعی غافل شده اند. هر سیاره در این سفر، درسی جدید به شازده کوچولو می دهد و او را برای ماجراجویی بزرگ ترش در زمین آماده می سازد.

سفر به زمین

پس از سفر به سیارات مختلف، شازده کوچولو به زمین می رسد که سیاره ای بسیار بزرگ تر و پیچیده تر از دیگر سیارات است. ورود او به صحرای آفریقا، جایی که خلبان نیز در آن سقوط کرده، سرآغاز فصل جدیدی از ماجراجویی ها و آموخته های اوست. در زمین، شازده کوچولو با چندین شخصیت کلیدی آشنا می شود که هر یک درس های مهمی درباره روابط انسانی، عشق و دوستی به او می آموزند.

  • آشنایی با مار: در صحرا، شازده کوچولو با ماری آشنا می شود که به او می گوید توانایی بازگرداندن او به سیاره اش را دارد. مار نمادی از مرگ و پایان زندگی زمینی است که می تواند راهی برای بازگشت به مبدأ باشد. این دیدار، به شازده کوچولو یادآوری می کند که هر پایانی، می تواند آغاز دیگری باشد.
  • دیدار با گل های رز: شازده کوچولو در باغی با هزاران گل رز مشابه گل خود مواجه می شود و در ابتدا احساس می کند گلش دیگر منحصر به فرد نیست. این لحظه از تنهایی و ناامیدی، به او کمک می کند تا معنای واقعی عشق و مسئولیت پذیری را درک کند. او می فهمد که آنچه گلش را خاص کرده، زمانی است که او برایش صرف کرده و عشق و مراقبتی است که به او داده است.
  • دیدار با روباه و درس دوستی: مهم ترین و تأثیرگذارترین دیدار شازده کوچولو در زمین، با روباه است. روباه به او می آموزد که چگونه می توان دوست واقعی پیدا کرد و معنای اهلی کردن چیست. روباه به او می گوید: «تو برای همیشه مسئول آن چیزی هستی که اهلی کرده ای.» این جمله، یکی از معروف ترین و عمیق ترین پیام های کتاب است که بر مسئولیت پذیری و تعهد در روابط انسانی تأکید دارد. روباه به شازده کوچولو می آموزد که دیدن با قلب، مهم تر از دیدن با چشم است و ارزش واقعی چیزها در ارتباط و عشقی است که با آن ها برقرار می کنیم.
  • دیدار با لوکوموتیوران و بازرگان: شازده کوچولو با لوکوموتیورانی آشنا می شود که کودکان را به مکان های مختلف می برد و با بازرگانی که قرص های رفع تشنگی می فروشد تا مردم وقت بیشتری برای کارهای مهم داشته باشند. این دو شخصیت، مانند ساکنان سیارات دیگر، نمادی از مشغولیت های بی هدف و سرعت زدگی دنیای بزرگسالان هستند که معنای زندگی و زیبایی های ساده آن را فراموش کرده اند.

این تجربیات در زمین، فهم شازده کوچولو را از عشق، دوستی و مسئولیت پذیری عمیق تر می کند و او را برای تصمیم نهایی اش آماده می سازد.

بازگشت به صحرا و پایان سفر

پس از گذراندن زمان در زمین و آموختن درس های ارزشمند، شازده کوچولو و خلبان دوباره در صحرا به یکدیگر می رسند. شازده کوچولو که اکنون معنای زندگی و مسئولیت پذیری خود را در قبال گل رزش به خوبی درک کرده، تصمیم می گیرد به سیاره خود بازگردد. این بازگشت، نیازمند ترک جسم فیزیکی اش در زمین است، و مار که پیشتر ملاقات کرده بود، وعده می دهد که می تواند او را به خانه اش بازگرداند.

خلبان با غم و اندوه فراوان، شاهد لحظه مرگ ظاهری شازده کوچولو است؛ لحظه ای که مار او را نیش می زند و شازده کوچولو به آرامی به زمین می افتد و ناپدید می شود. این پایان، اگرچه غم انگیز به نظر می رسد، اما به نوعی رهایی و بازگشت به اصل خویش است. خلبان پس از این تجربه عمیق، نگاهش به جهان و روابط انسانی تغییر می کند. او می فهمد که مهم ترین چیزها در زندگی، آن هایی هستند که با چشم دیده نمی شوند، بلکه با قلب احساس می شوند.

«چیزهای مهم در زندگی آن هایی هستند که با چشم دیده نمی شوند، بلکه با قلب احساس می شوند.»

این داستان فلسفی، پایانی باز دارد و خواننده را به تفکر درباره عشق، دوستی، تنهایی و معنای زندگی وامی دارد. خلبان همواره به آن ستاره ای که شازده کوچولو از آن آمده بود، نگاه می کند و امیدوار است روزی دوباره صدای خنده او را بشنود، زیرا می داند که او واقعاً نمرده، بلکه به خانه اش بازگشته است. این پایان، تاکید می کند که ماجراجویی واقعی، در درون انسان و در دیدن با قلب نهفته است.

مفهوم و پیام ها

شازده کوچولو فراتر از یک خلاصه کتاب ساده، یک داستان فلسفی غنی و پرمحتواست که به بررسی ابعاد مختلف وجود انسان می پردازد. یکی از اصلی ترین پیام های آن، تفاوت دیدگاه میان کودکی و بزرگسالان است. کودکان با معصومیت و دیدن با قلب، جهان را متفاوت می بینند و به جوهر واقعی چیزها اهمیت می دهند، در حالی که بزرگسالان اغلب درگیر مسائل مادی، قدرت و ظواهر می شوند و معنای زندگی را فراموش می کنند.

«تو برای همیشه مسئول آن چیزی هستی که اهلی کرده ای.»

مفهوم دوستی و عشق نیز در این رمان به شکلی عمیق واکاوی می شود. رابطه شازده کوچولو با گل رزش و روباه، نشان می دهد که عشق و دوستی واقعی نیازمند زمان، توجه، و مسئولیت پذیری است. اهلی کردن به معنای ایجاد پیوند و مسئولیت پذیری در قبال دیگری است که به روابط انسانی عمق می بخشد. تنهایی نیز یکی دیگر از مضامین اصلی است؛ هم خلبان و هم شازده کوچولو در ابتدای داستان احساس تنهایی می کنند، اما از طریق ارتباط و ماجراجویی هایشان، این تنهایی به درکی عمیق تر از خود و جهان تبدیل می شود.

این کتاب به خواننده یادآوری می کند که شادی و رضایت واقعی در چیزهای ساده زندگی و در پیوندهای عمیق با دیگران نهفته است، نه در ثروت، قدرت یا شهرت. مرگ در پایان داستان، نه به عنوان یک پایان مطلق، بلکه به عنوان یک سفر و بازگشتی به خانه اصلی تصویر می شود، که نشان دهنده چرخه معنای زندگی و ابدیت روح است. «شازده کوچولو» با تصاویر زیبا و نثری دلنشین، همچنان مخاطبان زیادی را جذب می کند و به عنوان یکی از برجسته ترین آثار ادبیات جهان، به دیدن با قلب و بازاندیشی درباره ارزش های واقعی زندگی دعوت می کند.

شازده کوچولو چند صفحه است؟

تعداد صفحات کتاب شازده کوچولو بسته به نوع ترجمه، انتشارات و قطع کتاب می تواند متفاوت باشد. اما به طور معمول، این کتاب بین 90 تا 120 صفحه دارد. نسخه های مصور ممکن است تعداد صفحات بیشتری داشته باشند.

شازده کوچولو برای چه سنی مناسب است؟

رمان شازده کوچولو در ظاهر یک کتاب کودکانه است، اما به دلیل مفاهیم عمیق فلسفی، روابط انسانی و نمادگرایی هایش، برای تمامی سنین، از کودکی تا بزرگسالان، مناسب است. هر گروه سنی می تواند برداشت ها و درس های متفاوتی از آن بگیرد.

مترجم کتاب شازده کوچولو چه کسی است؟

کتاب شازده کوچولو به دلیل محبوبیت فراوان، توسط مترجمان متعددی به زبان فارسی برگردانده شده است. از معروف ترین و معتبرترین مترجمان آن می توان به احمد شاملو، ابوالحسن نجفی، محمد قاضی و حسین سناریا اشاره کرد. هر یک از این ترجمه ها لحن و زیبایی خاص خود را دارند.

شخصیت های اصلی داستان شازده کوچولو چه کسانی هستند؟

شخصیت های اصلی داستان شازده کوچولو عبارتند از: شازده کوچولو، خلبان (راوی داستان)، روباه، گل رز، و مار. علاوه بر این ها، شخصیت های دیگری نیز در سیارات مختلف حضور دارند که هر کدام نمادی از جنبه های متفاوت بزرگسالان هستند.

آنتوان دو سنت اگزوپری چه کتاب های دیگری دارد؟

آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده شازده کوچولو، آثار برجسته دیگری نیز در کارنامه ادبی خود دارد که بسیاری از آن ها با تجربیات او به عنوان خلبان گره خورده اند. از جمله مهم ترین کتاب های او می توان به «پرواز شبانه»، «زمین انسان ها»، «پیک جنوب» و «قلعه» اشاره کرد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب شازده کوچولو ( نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری، لوئیس گریگ )" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب شازده کوچولو ( نویسنده آنتوان دو سنت اگزوپری، لوئیس گریگ )"، کلیک کنید.