درخواست تامین خواسته یعنی چه؟ (صفر تا صد مفهوم و کاربرد)

درخواست تامین خواسته یعنی چه؟ (صفر تا صد مفهوم و کاربرد)

درخواست تامین خواسته یعنی چه

درخواست تامین خواسته یک راهکار قانونی حیاتی است که به خواهان (شخص مدعی) امکان می دهد تا پیش از صدور حکم نهایی و حتی قبل از طرح دعوای اصلی، اموال خوانده (شخص مقابل دعوا) را توقیف کند. این اقدام با هدف جلوگیری از تضییع، تفریط یا انتقال اموال توسط خوانده صورت می گیرد و تضمینی برای اجرای حکم احتمالی دادگاه در آینده است. این سازوکار حقوقی اطمینان می دهد که در صورت پیروزی خواهان در دعوا، مالی برای وصول طلب یا جبران خسارت وجود داشته باشد و خوانده نتواند با اقداماتی نظیر فروش یا پنهان کردن اموال، از پرداخت دین خود شانه خالی کند.

در نظام حقوقی ایران، تامین خواسته از جمله قرارهای ارفاقی و احتیاطی است که در قانون آیین دادرسی مدنی به تفصیل به آن پرداخته شده است. این قرار به خواهان قدرت می دهد تا از همان ابتدای فرآیند دادرسی، نسبت به حفظ منافع مالی خود اقدام کند. این مقاله به بررسی جامع ابعاد مختلف تامین خواسته می پردازد؛ از تعریف دقیق و ماهیت حقوقی آن گرفته تا شرایط صدور، روش های درخواست، موارد استثنائی معافیت از تودیع خسارت احتمالی، نحوه اجرا، اموال قابل توقیف، آثار حقوقی بر طرفین و اشخاص ثالث، موارد مرتفع شدن قرار، و تفاوت های آن با نهادهای حقوقی مشابه مانند تامین دلیل و دستور موقت. هدف این است که درکی عمیق و کاربردی از این ابزار قدرتمند حقوقی برای تمامی افراد، اعم از شهروندان عادی، دانشجویان حقوق و متخصصین این حوزه فراهم شود.

مفهوم و ماهیت حقوقی تامین خواسته

تامین خواسته یک تدبیر احتیاطی و حفاظتی در فرآیند دادرسی است که به خواهان اجازه می دهد تا پیش از صدور حکم قطعی و به منظور تضمین اجرای آن، اموال منقول یا غیرمنقول خوانده را توقیف کند. این اقدام با هدف جلوگیری از هرگونه نقل و انتقال یا از بین بردن اموال توسط خوانده انجام می شود تا حقوق خواهان در آینده تضییع نگردد.

ماهیت حقوقی تامین خواسته از نوع قرار است، نه حکم. قرار تامین خواسته، تصمیمی قضایی است که توسط دادگاه صادر می شود و بر خلاف حکم که منجر به حل و فصل ماهیت دعوا و تعیین تکلیف نهایی اختلافات می شود، صرفاً یک اقدام موقتی و حفاظتی است. قرار تامین خواسته، به خودی خود، به معنی اثبات حقانیت خواهان نیست، بلکه تنها تضمینی برای حفظ وضعیت موجود اموال خوانده است تا در صورت اثبات حق خواهان در آینده، امکان اجرای حکم فراهم باشد. هدف اصلی از صدور این قرار، جلوگیری از فرار مدیون از دین یا اقدامات عمدی برای از بین بردن اموال است که می تواند اجرای عدالت را با چالش مواجه کند.

نقش تامین خواسته در حفظ حقوق خواهان بسیار پررنگ است. تصور کنید فردی طلبی از دیگری دارد و بیم آن می رود که بدهکار برای فرار از پرداخت دین، اموال خود را به نام دیگران منتقل کرده یا مخفی کند. در چنین شرایطی، بدون ابزار قانونی همچون تامین خواسته، حتی در صورت پیروزی طلبکار در دادگاه، ممکن است اموالی برای وصول طلب باقی نمانده باشد. بنابراین، تامین خواسته به عنوان سپری حمایتی عمل می کند که به خواهان اطمینان می دهد، تلاش های او در مسیر دادرسی بی نتیجه نخواهد ماند.

زمان و روش های تقدیم درخواست تامین خواسته

درخواست تامین خواسته انعطاف پذیری قابل توجهی در زمان و شیوه تقدیم دارد که خواهان می تواند بر اساس شرایط پرونده خود، مناسب ترین گزینه را انتخاب کند. ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت به این روش ها اشاره کرده است:

قبل از اقامه دعوای اصلی

خواهان می تواند حتی پیش از طرح دعوای اصلی و تقدیم دادخواست ماهوی، درخواست تامین خواسته را به دادگاه صالح ارائه دهد. این روش اغلب زمانی انتخاب می شود که خواهان نگران است تا زمان تقدیم دادخواست اصلی، خوانده اقدام به انتقال یا از بین بردن اموال خود کند. در این حالت، خواهان باید درخواست خود را با رعایت شرایط شکلی دادخواست (ماده ۵۱ ق.آ.د.م.) به دادگاه صالح به رسیدگی به اصل دعوا تقدیم نماید. نکته حائز اهمیت این است که پس از صدور قرار تامین خواسته، خواهان مکلف است ظرف مدت ده روز از تاریخ صدور قرار، دادخواست دعوای اصلی خود را به دادگاه صالح تقدیم کند. عدم رعایت این مهلت ۱۰ روزه، ضمانت اجرای مهمی دارد؛ به این صورت که به درخواست خوانده، قرار تامین خواسته صادر شده لغو و بلااثر خواهد شد.

همزمان با تقدیم دادخواست اصلی

این روش، یکی از رایج ترین و ساده ترین شیوه ها برای درخواست تامین خواسته است. خواهان می تواند در همان دادخواستی که دعوای اصلی خود را مطرح می کند، درخواست تامین خواسته را نیز به صورت همزمان قید نماید. با این کار، فرآیند دادرسی ساده تر شده و نیازی به تقدیم دو دادخواست جداگانه و رعایت مهلت ۱۰ روزه نیست. دادگاه به هر دو درخواست (دعوای اصلی و تامین خواسته) به طور موازی رسیدگی خواهد کرد.

در جریان دادرسی

امکان درخواست تامین خواسته در هر مرحله از دادرسی، تا پیش از صدور حکم قطعی، برای خواهان فراهم است. این بدان معناست که خواهان می تواند در مراحل بدوی، واخواهی یا تجدیدنظر، هر زمان که تشخیص داد منافعش در معرض خطر است، درخواست توقیف اموال خوانده را مطرح کند. این درخواست می تواند به صورت کتبی (طی لایحه) یا شفاهی در جلسات دادرسی به دادگاهی که مشغول رسیدگی به اصل دعواست، ارائه شود. لازم به ذکر است که امکان تقاضای تامین خواسته از دیوان عالی کشور وجود ندارد، زیرا دیوان عالی کشور به ماهیت دعاوی رسیدگی نمی کند و تنها وظیفه رسیدگی به شکلی و نقض و ابرام آراء را بر عهده دارد.

شرایط اساسی برای صدور قرار تامین خواسته

برای اینکه دادگاه قرار تامین خواسته را صادر کند، لازم است شرایط و موازین قانونی مشخصی رعایت شود. این شرایط تضمین می کنند که این ابزار قدرتمند حقوقی مورد سوءاستفاده قرار نگیرد و تنها در موارد ضروری و موجه به کار گرفته شود:

درخواست خواهان یا نماینده قانونی او (ذی نفع بودن)

صدور قرار تامین خواسته، عملی نیست که دادگاه به صورت خودکار و بدون درخواست انجام دهد. این قرار، حتماً باید بنا به تقاضای خواهان یا نماینده قانونی وی (مانند وکیل دادگستری یا ولی، قیم، وکیل در توکیل) صادر شود. این شرط به این معناست که فرد درخواست کننده باید در دعوای اصلی دارای ذی نفعی باشد؛ یعنی از نتیجه دعوا تأثیری در منافع او ایجاد شود. بنابراین، شخص ثالثی که ذی نفع در دعوا نیست، نمی تواند درخواست تامین خواسته کند.

قطعی و منجز بودن خواسته

یکی از مهمترین شرایط صدور قرار تامین خواسته، قطعی و منجز بودن خواسته است. خواسته باید صریح، روشن و بدون ابهام باشد و تحقق آن معلق به وقوع یا عدم وقوع حادثه ای در آینده نباشد. به عبارت دیگر، حق مورد ادعای خواهان باید مسلم و محقق باشد، نه صرفاً احتمالی یا معلق. برای مثال، اگر خواهان مبلغی را مطالبه می کند که وصول آن منوط به تحقق شرطی است که هنوز رخ نداده، نمی تواند درخواست تامین خواسته کند. خواسته باید بدون هیچ قید و شرطی، قابل مطالبه و وصول باشد.

مالی و معلوم یا عین معین بودن خواسته

خواسته مورد درخواست تامین خواسته باید دارای ارزش مالی باشد. این به معنای آن است که موضوع دعوا باید عین معین یا کلی معلوم باشد. منظور از عین معین، مال مشخص و قابل اشاره ای است که اوصاف آن دقیقاً معلوم است؛ مانند یک خودروی خاص با شماره پلاک مشخص، یا یک قطعه زمین با پلاک ثبتی معین. کلی معلوم نیز به معنای مقدار مشخصی از یک نوع کالا است که اوصاف آن کلی اما مقدارش معلوم است؛ برای مثال، یک تن برنج هاشمی یا صد بشکه نفت.

در دعاوی که خواسته از نوع مالی نیست و مستقیماً قابل ارزیابی پولی نباشد، مانند دعوای طلاق، رجوع از نکاح، یا ابطال سند مالکیت، امکان صدور قرار تامین خواسته وجود ندارد. اگرچه برخی دعاوی غیرمالی ممکن است به طور غیرمستقیم آثار مالی داشته باشند، اما تا زمانی که خواسته اصلی، مال یا مبلغ معلومی نباشد، این قرار صادر نمی شود. البته در دعاوی نظیر خلع ید یا ابطال معامله، اگر هدف از تامین خواسته، توقیف همان عین معین باشد که موضوع دعواست و خواهان مالکیت بر آن را ادعا می کند، صدور قرار تامین خواسته مجاز است.

موارد استثنائی معافیت از تودیع خسارت احتمالی

اصل کلی در صدور قرار تامین خواسته این است که خواهان برای جبران خسارات احتمالی وارده به خوانده، مبلغی را به عنوان خسارت احتمالی به صندوق دادگستری تودیع کند. اما ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی، موارد خاصی را پیش بینی کرده است که در آن ها خواهان از تودیع این خسارت معاف است. این استثنائات، مبتنی بر میزان اعتبار و قطعیت بالای مستندات خواهان یا وضعیت خاص خواسته است:

دعوا مستند به سند رسمی

یکی از مهمترین موارد معافیت از تودیع خسارت احتمالی، زمانی است که دعوای خواهان مستند به سند رسمی باشد. سند رسمی، سندی است که در دفاتر اسناد رسمی یا نزد مأمورین دولتی صلاحیت دار و در حدود وظایفشان و با رعایت مقررات قانونی تنظیم شده باشد (مانند سند مالکیت، سند ازدواج رسمی، اسناد رهنی بانکی و…). اعتبار بالای این اسناد، دادگاه را از گرفتن تامین از خواهان بی نیاز می کند. نکته حائز اهمیت این است که صرفاً سند رسمی مد نظر است و اسناد عادی که به موجب قانون اعتبار سند رسمی پیدا می کنند (مانند چک در برخی موارد) در این بند قرار نمی گیرند.

در معرض تضییع یا تفریط بودن خواسته

اگر خواهان بتواند به دادگاه ثابت کند که خواسته یا مال موضوع دعوا در معرض تضییع (از بین رفتن یا تلف شدن) یا تفریط (حیف و میل یا کاهش ارزش) قرار دارد، می تواند بدون نیاز به تودیع خسارت احتمالی، تقاضای تامین خواسته کند. این امر ممکن است با ارائه دلایلی نظیر شهادت شهود، تحقیقات محلی، یا هرگونه قرائن و امارات معتبر دیگر به دادگاه اثبات شود. برای مثال، اگر طلبکار مطلع شود که بدهکار در حال خالی کردن انبار کالای خود با قیمت های بسیار پایین است، می تواند با اثبات این موضوع به دادگاه، درخواست تامین خواسته بدون تودیع خسارت نماید.

دعاوی مستند به اسناد تجاری واخواست شده

اسناد تجاری مانند برات، سفته و چک، به دلیل ماهیت خاص خود و لزوم حمایت از جریان تجارت، از امتیازات ویژه ای برخوردارند. در صورتی که دعوا مستند به اسناد تجاری باشد که مطابق قانون تجارت واخواست (اعتراض عدم تأدیه) شده اند، خواهان می تواند بدون تودیع خسارت احتمالی، درخواست تامین خواسته کند. در مورد چک، واخواست همان گواهی عدم پرداخت است. برای برات و سفته، واخواست باید در مهلت های قانونی انجام شده و دعوا نیز در مهلت مقرر طرح شود تا حق مراجعه به ظهرنویس ها و معافیت از تودیع خسارت پابرجا بماند. عدم رعایت مهلت های واخواست و طرح دعوا، ممکن است موجب از دست رفتن حق مراجعه به ظهرنویسان شود، اما معمولاً حق مراجعه به صادرکننده را از بین نمی برد.

تامین خواسته در مرجع کیفری

مطابق ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی کیفری، در دعاوی کیفری، بازپرس می تواند جهت جبران ضرر و زیان ناشی از جرم، قرار تامین خواسته صادر کند. در این مورد، نیازی به پرداخت خسارت احتمالی توسط شاکی یا مدعی خصوصی نیست؛ زیرا این قرار در راستای حمایت از حقوق بزه دیده و جبران خسارت ناشی از ارتکاب جرم صادر می شود.

قصد فرار از دین مدیون

بر اساس ماده ۲۱۸ مکرر قانون مدنی، اگر طلبکار بتواند به دادگاه اثبات کند که مدیون (بدهکار) با قصد فرار از دین، در حال فروش اموال خود است، دادگاه می تواند قرار تامین خواسته صادر نماید. این قرار نیز بدون نیاز به تودیع خسارت احتمالی خواهد بود. اثبات قصد فرار از دین امری دشوار است و به قرائن و شواهد قوی نیاز دارد. طبق نظر برخی حقوقدانان، این ماده صرفاً شامل فروش اموال می شود و شامل صلح، هبه یا سایر عقود ناقله نیست.

دعاوی راجع به ترکه متوفی در صورت تحریر ترکه

ماده ۲۲۱ قانون امور حسبی مقرر می دارد که در دعاوی مربوط به ترکه متوفی، اگر ترکه تحریر شده باشد (یعنی فهرستی دقیق از دارایی ها و بدهی های متوفی تهیه شده باشد)، هر یک از وراث یا طلبکاران می توانند بدون سپردن تامین، درخواست تامین خواسته کنند. این اقدام با هدف جلوگیری از تضییع یا انتقال اموال متوفی تا تعیین تکلیف نهایی ترکه و تقسیم آن صورت می گیرد.

دعاوی مستند به قراردادهای بانکی

در بسیاری از قراردادهای بانکی و تسهیلاتی، به دلیل ماهیت خاص و اهمیت حفظ نظم اقتصادی و حقوق بانک ها، خواهان (بانک) از تودیع خسارت احتمالی معاف شده است. این معافیت به دلیل حمایت قانونگذار از نظام بانکی و جلوگیری از بروز اختلال در فعالیت های مالی کشور است.

ضرورت تودیع خسارت احتمالی توسط خواهان

در تمامی مواردی که مشمول هفت گانه استثنائات ذکر شده در ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی نیستند، خواهان مکلف است پیش از صدور و اجرای قرار تامین خواسته، مبلغی را به عنوان «خسارت احتمالی» به صندوق دادگستری تودیع کند. این یک قاعده کلی و حمایتی است که هدف اصلی آن، حمایت از حقوق خوانده است. ممکن است خواهان در دعوای اصلی خود بی حق شناخته شود یا قرار تامین خواسته به ناحق صادر شده و خساراتی را به خوانده وارد کند. در چنین شرایطی، مبلغ تودیع شده به عنوان خسارت احتمالی، تضمینی برای جبران این خسارات خواهد بود.

نحوه تعیین میزان خسارت احتمالی بر عهده دادگاهی است که درخواست تامین خواسته را می پذیرد. دادگاه با در نظر گرفتن عواملی چون میزان خواسته، نوع مال مورد توقیف، احتمالات وارده و عرف قضایی، مبلغی را به عنوان خسارت احتمالی تعیین می کند. این مبلغ معمولاً درصدی از ارزش خواسته است و خواهان باید آن را به صورت نقدی به حساب دادگستری واریز نماید و فیش واریزی را به دادگاه ارائه دهد. این مکانیسم، توازنی بین حقوق خواهان برای حفظ منافعش و حقوق خوانده برای جلوگیری از تضییع ناروا برقرار می سازد.

نحوه اجرای قرار تامین خواسته

پس از صدور قرار تامین خواسته توسط دادگاه، نوبت به مرحله اجرای آن می رسد. اجرای این قرار دارای مراحلی اداری و قضایی است که رعایت دقیق آنها الزامی است:

مراحل اداری و اجرایی

پس از اینکه قرار تامین خواسته صادر شد، پرونده جهت انجام اقدامات اجرایی به مدیر دفتر دادگاه ارجاع می یابد. مدیر دفتر دستور اجرای قرار را صادر کرده و یکی از مأمورین اجرای احکام را برای انجام آن مأمور می کند. مامور اجرا موظف است با استعلام از مراجع ذیربط، اموال خوانده را شناسایی و توقیف کند. استعلام های لازم می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • استعلام از راهور: برای شناسایی و توقیف وسایل نقلیه (خودرو، موتورسیکلت و…).

  • استعلام از بانک مرکزی یا بانک های عامل: برای شناسایی حساب های بانکی و موجودی آنها.

  • استعلام از اداره ثبت اسناد و املاک: برای شناسایی اموال غیرمنقول (زمین، آپارتمان و…) و توقیف سند مالکیت آنها.

  • استعلام از اداره ثبت شرکت ها: برای شناسایی سهم الشرکه یا سهام خوانده در شرکت ها.

مأمور اجرا بر اساس نتایج این استعلامات، نسبت به توقیف اموال شناسایی شده اقدام می نماید.

تفاوت با اجراییه و شیوه ابلاغ و اجرا

یک نکته بسیار مهم در اجرای قرار تامین خواسته این است که برای اجرای آن، نیازی به صدور اجراییه نیست. اجراییه سندی است که برای اجرای احکام قطعی دادگاه ها صادر می شود، اما قرار تامین خواسته به دلیل ماهیت حفاظتی و موقت خود، بلافاصله پس از صدور، قابلیت اجرا دارد.

قاعده کلی بر این است که قرار تامین خواسته ابتدا به خوانده ابلاغ شود و سپس به مرحله اجرا درآید. این ابلاغ به خوانده فرصت می دهد تا از توقیف اموال خود مطلع شود. اما در یک مورد استثنائی و بسیار مهم، قانونگذار اجازه اجرای فوری قرار را بدون ابلاغ قبلی داده است. مطابق ماده ۱۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، «در صورتی که اوراق مربوط به تامین قبل از اجرا به طرف ابلاغ شود و او در مقام تضییع یا تفریط برآید، تامین به تقاضای خواهان فوری به موقع اجرا گذاشته می شود.» به عبارت دیگر، اگر ابلاغ فوری ممکن نباشد یا تأخیر در اجرا بیم تضییع یا تفریط خواسته را به همراه داشته باشد، دادگاه می تواند دستور دهد که قرار تامین ابتدا اجرا شود و سپس به خوانده ابلاغ گردد. این استثنا برای جلوگیری از سوءاستفاده خوانده و حفظ منافع خواهان ضروری است.

اموال قابل توقیف و مستثنیات دین

در اجرای قرار تامین خواسته، انواع مختلفی از اموال منقول و غیرمنقول خوانده می توانند توقیف شوند، اما این توقیف مطلق نیست و همواره با رعایت قاعده مهم «مستثنیات دین» صورت می گیرد. آگاهی از این دو بخش برای هر دو طرف دعوا حیاتی است.

اموالی که قابلیت توقیف دارند، شامل هرگونه دارایی مادی خوانده می شود که ارزش اقتصادی داشته باشد. این اموال را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:

  • اموال منقول: شامل پول نقد، موجودی حساب های بانکی، سهام و اوراق بهادار، خودرو، موتور سیکلت، لوازم و اثاثیه منزل (به جز مستثنیات دین)، کالاها و اجناس در انبار، و حقوق و مطالبات خوانده از اشخاص ثالث.

  • اموال غیرمنقول: شامل زمین، خانه، آپارتمان، مغازه، باغ و سایر املاک ثبت شده یا نشده به نام خوانده.

مهم است که مال معرفی شده، به نام خوانده باشد یا اثبات شود که خوانده در آن ذی نفع است.

تبیین کامل مستثنیات دین

ماده ۱۲۹ قانون اجرای احکام مدنی (که در این بخش، مستثنیات دین را مشخص کرده و در تامین خواسته نیز رعایت آن الزامی است) و مواد مشابه در سایر قوانین، فهرستی از اموالی را مشخص کرده اند که حتی در صورت بدهکاری، نمی توانند توقیف یا به فروش رسند. هدف از مستثنیات دین، حفظ حداقل زندگی و کرامت انسانی مدیون و خانواده اش است. این اموال شامل موارد زیر هستند:

  1. منزل مسکونی که عرفاً در شأن مدیون در حالت اعسار او باشد.

  2. اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری مدیون و افراد تحت تکفل او لازم است (مانند یخچال، تلویزیون، وسایل آشپزخانه، اما نه لزوماً گران قیمت یا لوکس).

  3. آذوقه موجود به قدر احتیاج یک ماهه مدیون و افراد تحت تکفل او.

  4. کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها.

  5. وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر مشاغل که برای امرار معاش ضروری هستند (مانند ابزار یک نجار، دستگاه خیاطی یک خیاط).

  6. تلفن مورد نیاز مدیون.

  7. مبلغی که در قانون به عنوان کمک هزینه زندگی تعیین شده (در برخی موارد حقوقی).

ملاک تشخیص شأن و ضرورت، عرف و نظر قاضی پرونده است. برای مثال، یک منزل مسکونی هرچند که ارزش بالایی داشته باشد، اگر تنها سرپناه مدیون و خانواده اش باشد، مشمول مستثنیات دین قرار می گیرد و قابل توقیف برای فروش نیست. البته اگر خواسته عین معین باشد (مثلاً دعوا بر سر مالکیت همان خانه باشد) و هدف از توقیف، بازداشت عین مال و تحویل آن به خواهان در صورت پیروزی باشد، توقیف آن مجاز است، زیرا منتهی به فروش نمی شود. اما اگر هدف فروش خانه برای وصول وجه نقد باشد، در صورت شمول مستثنیات دین، توقیف آن برای فروش ممنوع است.

آثار حقوقی اجرای قرار تامین خواسته

صدور و اجرای قرار تامین خواسته، آثار حقوقی مهمی برای تمامی ذی نفعان شامل خواهان، خوانده و حتی شخص ثالث به همراه دارد که آگاهی از آنها ضروری است:

برای خواهان: ایجاد حق تقدم و حفظ مال

برای خواهان، مهمترین اثر اجرای قرار تامین خواسته، حفظ مال موضوع خواسته و جلوگیری از تضییع یا تفریط آن است. این اقدام به خواهان اطمینان می دهد که در صورت کسب حکم نهایی به نفع خود، مالی برای اجرای حکم و وصول طلبش وجود خواهد داشت. در برخی موارد خاص، اجرای قرار تامین خواسته می تواند برای خواهان «حق تقدم» ایجاد کند. به این معنی که اگر چند طلبکار وجود داشته باشند و اموال خوانده برای پرداخت همه آنها کافی نباشد، خواهانِ تامین خواسته گرفته، نسبت به اموال توقیف شده، بر سایر طلبکاران که تامین نگرفته اند، اولویت خواهد داشت. البته این حق تقدم مطلق نیست و تحت شرایط خاصی (مانند بدهی های دارای وثیقه) ممکن است محدود شود.

برای خوانده: ممنوعیت نقل و انتقال و حق مطالبه خسارت

اصلی ترین اثر اجرای قرار تامین خواسته برای خوانده، ممنوعیت هرگونه نقل و انتقال نسبت به اموال توقیف شده است. خوانده پس از توقیف مال، حق ندارد آن را بفروشد، به رهن بگذارد، صلح کند، هبه کند یا به هر طریق دیگری آن را از مالکیت خود خارج سازد. هرگونه انتقال صورت گرفته پس از توقیف (و ابلاغ صحیح قرار)، باطل و بلااثر است و خواهان می تواند ابطال آن را از دادگاه درخواست کند. این امر به معنای سلب مالکیت از خوانده نیست، بلکه صرفاً محدود کردن حق تصرف اوست.

یکی دیگر از حقوق مهم خوانده، حق مطالبه خسارت ناشی از اجرای قرار تامین خواسته است. اگر خواهان در نهایت به موجب حکم قطعی دادگاه، محکوم به بطلان دعوا یا بی حقی شود، خوانده حق دارد ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم قطعی، بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی و صرفاً با تسلیم دلایل، از دادگاه صادرکننده قرار، مطالبه خسارت کند. این خسارات از محل مبلغی که خواهان به عنوان خسارت احتمالی تودیع کرده بود، جبران خواهد شد.

برای شخص ثالث: ممنوعیت انتقال و تهاتر مال توقیف شده نزد او

آثار قرار تامین خواسته می تواند دامن گیر اشخاص ثالث نیز شود. اگر مال موضوع تامین خواسته نزد شخص ثالث باشد (مثلاً بدهکاری خوانده به خواهان، نزد شخص ثالث توقیف شود)، یا اگر شخص ثالث از خوانده طلبکار باشد، پس از توقیف مال، شخص ثالث نیز حق هرگونه انتقال، تهاتر (مبادله دین) یا تصرف در آن مال را نخواهد داشت. این بدان معناست که حقوق خواهان بر اموال توقیف شده، حتی اگر در اختیار شخص ثالث باشد، حفظ می شود و شخص ثالث نمی تواند با انجام معاملات یا تهاتر، وضعیت مال را تغییر دهد.

تامین خواسته نه تنها به خواهان اطمینان خاطر می دهد که در صورت پیروزی در دعوا، حکم او قابلیت اجرا خواهد داشت، بلکه با محدود کردن تصرفات خوانده، مانع از سوءاستفاده های احتمالی می گردد.

موارد مرتفع شدن (لغو) قرار تامین خواسته

قرار تامین خواسته، با وجود اهمیت و قدرت حفاظتی خود، یک تدبیر موقت است و در شرایطی خاص، اثر خود را از دست داده و مرتفع (لغو) می شود. این موارد به شرح زیر هستند:

صدور حکم قطعی به ضرر خواهان

مهمترین و اصلی ترین موردی که قرار تامین خواسته را مرتفع می کند، زمانی است که دادگاه در خصوص ماهیت دعوای اصلی، به نفع خوانده و به ضرر خواهان حکم قطعی صادر کند. این حکم قطعی می تواند مبنی بر بطلان دعوای خواهان، رد دعوای او یا بی حقی خواهان باشد. با قطعی شدن این حکم، مبنای وجودی قرار تامین خواسته که تضمین اجرای حکمی به نفع خواهان بوده، از بین می رود و لذا قرار تامین نیز لغو خواهد شد.

استرداد دعوا یا دادخواست توسط خواهان

اگر خواهان، پیش از صدور حکم نهایی، دعوای اصلی خود را استرداد کند (یعنی از ادامه رسیدگی منصرف شود) یا دادخواست خود را پس بگیرد، دیگر دلیلی برای حفظ قرار تامین خواسته وجود ندارد. در این صورت، با استرداد دعوا یا دادخواست، قرار تامین خواسته نیز به تبع آن مرتفع می گردد.

از بین رفتن موجبات صدور قرار تامین

گاهی اوقات، شرایطی که موجب صدور قرار تامین خواسته شده اند، از بین می روند. برای مثال، اگر قرار تامین به دلیل در معرض تضییع یا تفریط بودن خواسته صادر شده بود و اکنون آن خطر برطرف شده باشد، یا اگر خوانده به طریق دیگری (مانند معرفی ضامن معتبر) امنیت خواسته را تامین کرده باشد، دادگاه می تواند قرار تامین را مرتفع کند.

عدم اقامه دعوای اصلی توسط خواهان در مهلت قانونی (۱۰ روز)

همانطور که قبلاً ذکر شد، اگر خواهان پیش از اقامه دعوای اصلی، درخواست تامین خواسته کند، مکلف است ظرف مدت ده روز از تاریخ صدور قرار تامین، دادخواست دعوای اصلی خود را به دادگاه تقدیم نماید. در صورتی که خواهان در این مهلت مقرر، دعوای اصلی را اقامه نکند، خوانده می تواند با مراجعه به دادگاه، درخواست لغو قرار تامین خواسته را بنماید. دادگاه نیز با احراز عدم رعایت این مهلت، قرار تامین را لغو خواهد کرد.

تبدیل تامین خواسته توسط خوانده

قانونگذار به منظور حفظ حقوق و منافع خوانده و کاهش فشارهای ناشی از توقیف اموال، این حق را به او داده است که بتواند مال توقیف شده را با مال دیگری که از نظر اعتبار و سهولت وصول معادل آن باشد، تبدیل کند. این حق «تبدیل تامین خواسته» نامیده می شود و دارای شرایط و محدودیت هایی است:

  • حق خوانده برای تبدیل: خوانده می تواند به جای مالی که توقیف شده است، درخواست تبدیل آن به وجه نقد، اوراق بهادار معتبر (مانند سپرده های بانکی) یا مال منقول یا غیرمنقول دیگری را ارائه دهد.

  • ارزش معادل: مال پیشنهادی برای جایگزینی باید از نظر قیمت و سهولت نقدشوندگی (سهولت فروش) از مالی که قبلاً توقیف شده است، کمتر نباشد. تشخیص این موضوع با دادگاه صادرکننده قرار است که می تواند از کارشناس رسمی نیز کمک بگیرد.

  • یک بار بودن تبدیل: حق تبدیل تامین خواسته، فقط یک بار می تواند توسط خوانده اعمال شود. این محدودیت برای جلوگیری از اطاله دادرسی و سوءاستفاده از این حق وضع شده است.

  • رضایت خواهان در مورد عین معین: اگر خواسته اصلی، عین معین باشد (مانند یک خودروی خاص یا یک ملک مشخص) و همان عین توقیف شده باشد، تبدیل تامین خواسته تنها با رضایت خواهان امکان پذیر است. دلیل این امر آن است که خواهان از ابتدا به دنبال دستیابی به همان مال معین بوده و شاید جایگزینی آن با مال دیگر برایش مطلوب نباشد.

با پذیرش درخواست تبدیل تامین خواسته توسط دادگاه و تودیع مال جایگزین، مال اولیه آزاد شده و رفع توقیف از آن به عمل می آید.

اعتراض به قرار تامین خواسته و مطالبه خسارت توسط خوانده

دادگاه در صدور قرار تامین خواسته، بدون اخطار به خوانده و در وقت فوق العاده رسیدگی می کند. به همین دلیل، برای حفظ حقوق خوانده، قانونگذار امکان اعتراض به این قرار و همچنین مطالبه خسارت را پیش بینی کرده است.

قابلیت اعتراض به قرار تامین خواسته و مرجع آن

قرار قبول یا رد تامین خواسته، از قرارهای غیرقابل تجدیدنظر است (ماده ۱۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی). اما خوانده حق اعتراض به اصل قرار تامین خواسته صادر شده را دارد. خوانده می تواند ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ قرار تامین خواسته، به آن اعتراض کند. مرجع رسیدگی به این اعتراض، همان دادگاهی است که قرار تامین خواسته را صادر کرده است. دادگاه صادرکننده قرار، پس از دریافت اعتراض، در اولین جلسه رسیدگی به آن می پردازد و در خصوص اعتراض تعیین تکلیف می کند (ماده ۱۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی).

مطالبه خسارت توسط خوانده

همانطور که پیش تر اشاره شد، در صورتی که قرار تامین خواسته اجرا شده باشد و خواهان به موجب حکم قطعی دادگاه، محکوم به بطلان دعوا یا بی حقی شود (یعنی در دعوای اصلی خود شکست بخورد)، خوانده حق دارد خساراتی را که از اجرای قرار تامین خواسته به او وارد شده است، مطالبه کند. شرایط و نحوه مطالبه این خسارات به شرح زیر است:

  • مهلت مطالبه: خوانده باید ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم قطعی مبنی بر بی حقی خواهان، درخواست مطالبه خسارت را به دادگاه ارائه دهد.

  • عدم نیاز به رعایت تشریفات آیین دادرسی: درخواست مطالبه خسارت، نیازی به تقدیم دادخواست رسمی و پرداخت هزینه دادرسی دعاوی مالی ندارد و خوانده می تواند صرفاً با تسلیم دلایل خود (مثلاً لیست خسارات و مدارک مربوطه) به دادگاه، این مطالبه را مطرح کند.

  • نحوه رسیدگی دادگاه: دادگاه درخواست خسارت را به خواهان ابلاغ می کند و به او ۱۰ روز مهلت می دهد تا دفاعیات خود را ارائه کند. سپس، دادگاه در وقت فوق العاده و بدون نیاز به تعیین جلسه دادرسی حضوری، به دلایل طرفین رسیدگی و رای مقتضی را صادر می نماید.

  • قطعی بودن رأی: رای صادره توسط دادگاه در خصوص مطالبه خسارت، قطعی و غیرقابل اعتراض است.

  • سرنوشت خسارت احتمالی تودیع شده: در صورتی که خوانده در مهلت ۲۰ روزه ذکر شده، مطالبه خسارت نکند، مبلغی که خواهان بابت خسارت احتمالی به صندوق دادگستری سپرده بود، به درخواست خواهان به او مسترد خواهد شد.

تفاوت های کلیدی: تامین خواسته، تامین دلیل و دستور موقت

در نظام حقوقی ایران، سه نهاد حقوقی تامین خواسته، تامین دلیل و دستور موقت وجود دارند که هر سه به نوعی تدابیر احتیاطی و حفاظتی محسوب می شوند. با وجود شباهت هایی در ماهیت موقتی و اضطراری، تفاوت های اساسی بین آنها وجود دارد که شناخت این تفاوت ها برای تشخیص کاربرد صحیح هر یک ضروری است.

تامین خواسته در برابر تامین دلیل

این دو نهاد، از پرکاربردترین قرارهای احتیاطی هستند که گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند. تفاوت های اصلی آنها در هدف، موضوع و نوع دعوا نهفته است:

ویژگی تامین خواسته تامین دلیل
هدف اصلی حفظ مال (عین خواسته یا معادل آن) خوانده برای تضمین اجرای حکم آتی و جلوگیری از نقل و انتقال آن. حفظ دلایل و مدارک (مانند اسناد، معاینه محل، شهادت شهود) که در معرض از بین رفتن هستند، برای استناد در آینده.
موضوع اموال منقول یا غیرمنقول خوانده که مالی و معلوم یا عین معین باشند. شواهد و مدارکی که برای اثبات حق لازم است، اعم از مادی یا معنوی (مانند گواهی پزشکی، وضعیت یک بنا، اظهارات شاهد).
نوع دعاوی معمولاً در دعاوی مالی و حقوقی مطرح می شود. هم در دعاوی مالی و هم غیرمالی، و هم در دعاوی حقوقی و هم کیفری کاربرد دارد.
نیاز به دعوای اصلی می تواند قبل از دعوای اصلی مطرح شود، اما نیاز به اقامه دعوای اصلی در مهلت ۱۰ روزه دارد. می تواند کاملاً مستقل از دعوای اصلی مطرح شود و نیازی به طرح دعوای بعدی نیست، اگرچه معمولاً پیش زمینه ای برای دعوای آتی است.
تودیع خسارت در غالب موارد نیاز به تودیع خسارت احتمالی دارد (به جز موارد استثناء). معمولاً نیازی به تودیع خسارت احتمالی ندارد.

برای مثال، اگر فردی طلبکار باشد و بخواهد اتومبیل بدهکار را توقیف کند، درخواست تامین خواسته می دهد. اما اگر اتومبیل او در تصادفی آسیب دیده و بیم دارد که آثار تصادف از بین برود و در آینده نتواند میزان خسارت را اثبات کند، درخواست تامین دلیل (معاینه و صورت برداری از خسارت) می کند.

تامین خواسته در برابر دستور موقت

دستور موقت، از دیگر قرارهای مهم قضایی است که هدف آن جلوگیری از تضییع حق یا تأمین امری است که فوریت دارد. تفاوت های آن با تامین خواسته به شرح زیر است:

ویژگی تامین خواسته دستور موقت
ماهیت و هدف ماهیت حمایتی و حفاظتی، هدف توقیف و حفظ مال موضوع خواسته. ماهیت اجرایی و ایقاعی، هدف تأمین فوری حق یا جلوگیری از ضرر غیرقابل جبران. می تواند شامل انجام یا ترک عملی باشد.
موضوع محدود به اموال مالی و معین است. می تواند شامل امور مالی و غیرمالی باشد (مثلاً جلوگیری از تخریب یک ساختمان، الزام به حضور کودک در مدرسه).
شرایط صدور قطعی و منجز بودن خواسته، مالی بودن خواسته، و وجود یکی از موارد ماده ۱۰۸ ق.آ.د.م. احراز فوریت امر، عدم امکان تأخیر در رسیدگی و ضرر غیرقابل جبران.
تودیع خسارت در غالب موارد نیاز به تودیع خسارت احتمالی دارد. همیشه نیاز به تودیع خسارت احتمالی دارد.
قابلیت اعتراض ظرف ۱۰ روز قابل اعتراض در همان دادگاه صادرکننده قرار. قابل اعتراض در دادگاه صادرکننده قرار، و رسیدگی به آن خارج از نوبت است.
اجرا نیاز به صدور اجراییه ندارد. نیاز به صدور اجراییه دارد و تا زمان اجرای حکم اصلی معتبر است.

به عنوان مثال، برای جلوگیری از خروج یک شی تاریخی از کشور، درخواست دستور موقت صادر می شود. اما برای توقیف ملک یک بدهکار، درخواست تامین خواسته مطرح می گردد.

نتیجه گیری

درخواست تامین خواسته، ابزاری قدرتمند و حیاتی در نظام حقوقی ایران است که به خواهان امکان می دهد تا از تضییع حقوق و منافع مالی خود در مسیر پر فراز و نشیب دادرسی جلوگیری کند. این قرار حفاظتی، با توقیف پیشاپیش اموال خوانده، تضمینی برای اجرای حکم نهایی دادگاه و وصول مطالبات خواهد بود. در این مقاله، تلاش شد تا تمامی ابعاد مربوط به تامین خواسته، از تعریف و ماهیت حقوقی آن گرفته تا زمان و روش های درخواست، شرایط صدور، موارد معافیت از تودیع خسارت، نحوه اجرا، اموال قابل توقیف، آثار حقوقی بر طرفین و اشخاص ثالث، موارد مرتفع شدن قرار، و تفاوت های کلیدی آن با تامین دلیل و دستور موقت، به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد.

آگاهی از جزئیات و ظرایف قانونی مربوط به تامین خواسته، نه تنها برای افرادی که درگیر دعاوی حقوقی هستند ضروری است، بلکه برای دانشجویان و متخصصین حقوق نیز به عنوان یک مرجع جامع، مفید خواهد بود. با این حال، با توجه به پیچیدگی های فرآیند قضایی و اهمیت رعایت دقیق تشریفات قانونی، همواره توصیه اکید می شود که پیش از هر اقدامی، با یک وکیل متخصص و باتجربه در این زمینه مشورت شود. یک وکیل کارآزموده می تواند با تشخیص صحیح شرایط و انتخاب بهترین راهکار قانونی، از تضییع حقوق شما جلوگیری کرده و مسیر رسیدگی را به بهترین شکل ممکن هدایت کند.

برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی و اطمینان از صحت و درستی اقدامات قانونی، با متخصصین حقوقی ما در تماس باشید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "درخواست تامین خواسته یعنی چه؟ (صفر تا صد مفهوم و کاربرد)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "درخواست تامین خواسته یعنی چه؟ (صفر تا صد مفهوم و کاربرد)"، کلیک کنید.